دلــــــ نویس

دلــــــ نویس

و سکوت ِ لابه لای ِ حرف های ِ منی ، از حرف هایم آنچه نمی گویم، تویی!
دلــــــ نویس

دلــــــ نویس

و سکوت ِ لابه لای ِ حرف های ِ منی ، از حرف هایم آنچه نمی گویم، تویی!

اولین بار نیست

اصلا غافلگیر نشده ام .


به شکسته شدن ایمان داشتم .


قبل از اینکه بیایی 

از چشمانت خوانده بودم


با بتک و تیشه و تبر آمده بودی !


حالا این بی ریشه تنها را باد خواهد برد !


قهوه ات را بنوش و بر باد رفتنم را از پنجره تماشا کن !


بداهه ِ دلنویس 


باز هم منو تنهایی 

یک شب سرد زمستانی 

هجوم ناجوانمرده یادت 


لطفا هیچ وقت برنگرد 

به این سوز سرما عادت می کنم 


دلنویس